راهپیمایی ۱۳ آبان نشانه تغییر نظام جهانی است
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۳۴۴۶۰
به گزارش خبرنگار مهر، علی بابایی کارنامی در حاشیه راهپیمایی ۱۳ آبان در گفتگو با خبرنگاران در ساری با تقدیر و تشکر از حضور حماسی و پرشور مردم شهید پرور و ولایت مدار مرکز استان و دیگر شهرهای این خطه قهرمان پرور و با اشاره به مقاومت و بصیرت ملت بزرگ در برابر هجمه ها و فتنه ها و با گرامیداشت یاد و خاطره همه شهیدان سرافراز ایران اسلامی و شهیدان مدافع امنیت کشور اظهار داشت: ملت بصیر و حماسه آفرین ایران اسلامی بار دیگر با حضور پرشور و حماسی خود در روز ۱۳ آبان تمامی نقشه های شوم مستکبران عالم و معاندان نظام را نقشه بر آب کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ادامه با محکوم کردن هرگونه فتنه انگیزی و ایجاد اغتشاش توسط عده ای محدود که درصدد ایجاد چالش برای امنیت و آرامش کشور هستند، افزود: ایران اسلامی پرچم دار جبهه مقاومت در جهان است و توانست با مجاهدت های شهیدان و رزمندگان اسلام به فرماندهی سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و هم رزمان شهیدش، بسیاری از کشورهای منطقهرا از آشوب و فتنه انگیزی نجات دهد و اینگونه بحران ها و فتنه ها نمی تواند در صفوف محکمو پر اراده این ملت قهرمان خللی ایجاد کند و قطعاً عاملین این جنایت ها در چند روز اخیر شناسایی و به سزای اعمال غیرانسانی خود خواهند رسید.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به پیشرفت های قابل توجه ایران اسلامی در سال های اخیر، خاطر نشان کرد: در مسیر پیشرفت ایران اسلامی قطعاً مشکلاتی هم وجود خواهد داشت و ملت بزرگ ایران در حوزه رفاه و معیشت در سال های گذشته و اخیر با مشکلاتی روبرو هستند و این مهم بر هیچکس پوشیده نیست و مسئولان اجرایی کشور، دولت محترم، قوه مقننه و....... در تلاش هستند که این مشکلات کم و حتی رفع شود و این نیازمند همدلی و اتحاد همه اقشار ملت بزرگ ایران اسلامی است و به فرموده رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی الامام خامنهای (مدظله العالی) ما قطعاً از مشکلات عبور خواهیم کرد.
علی بابایی کارنامی در بخش پایانی سخنان خود به اشاره به گرامیداشت روز ۱۳ آبان روز دانش آموز و روز استکبار ستیزی، بیان داشت: امروز ملت بزرگ ایران اسلامی مظهر اقتدار و امنیت کشور و حتی منطقه است که با درایت و رهبری بی بدیل امام راحل و مقام معظم رهبری (حفظه الله) و تقدیم خون هزاران شهید گلگون کفن ایران اسلامی بدست آمده است و این عزتی که امروز جمهوری اسلامی دارد امانت گرانبهایی است که باید قدر دانست و امروز ملت بزرگ ایران با این حضور حماسی و چشمگیر ثابت کردند پای آرمان های انقلاب اسلامی ایستاده اند.
رئیس فراکسیون کارگری مجلس شورای اسلامی در پایان با اعلام انزجار از این جنایات ددمنشانه در روزهای اخیر به ویژه در حرم مطهر احمد بن موسی (شاهچراغ) و به خاک و خون کشیدن فرزندان امنیت ایران اسلامی و مردم مظلوم اعم از زن و مرد و کودک، افزود: جمهوری اسلامی با عوامل و عناصر این جنایات قطعاً برخورد سخت و محکمی خواهد داشت و مستکبران عالم به ویژه ایالات متحده آمریکا و رژیم کودک کش رژیم اشغالگر قدس (اسرائیل) و برخی دولت های مرتجع منطقه باید منتظر اقدام انتقام جویانه جمهوری اسلامی باشند.
کد خبر 5624110منبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری مجلس شورای اسلامی علی بابایی یوم الله 13 آبان بوشهر یوم الله 13 آبان کرمانشاه راهپيمايي 13 آبان اغتشاشات ایران اردبیل بارش باران اغتشاش حادثه تروریستی شاه چراغ گرگان خراسان رضوی مشهد ویروس کرونا بیرجند ملت بزرگ ایران ایران اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۳۴۴۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مارکسیسم چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد؟
عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - ایدئولوژیهای گوناگون غالبا دربارۀ سیاست بینالملل بینظر نیستند. مارکسیسم هم چشماندازی به سیاست بینالملل دارد که البته با چشماندازهای سنتی و متعارف به کلی مغایر است. چیزی که رویکرد مارکسیستی به سیاست بینالملل را متمایز میسازد، تاکید آن بر قدرت اقتصادی و نقشی است که "سرمایۀ بینالمللی" دارد.
مارکس در وهلۀ نخست به تحلیل ساختارهای سرمایۀ ملی، بویژه رابطۀ آشتیناپذیر بین بورژوازی و پرولتاریا توجه داشت، اما در نوشتههای او به طور ضمنی چشماندازی بینالمللی نیز وجود دارد. به نظر مارکس وفاداریهای طبقاتی با تقسمیات ملی برخورد دارد. او بر اساس چنین عقیدهای در پایان کتاب "مانیفست کمونیست" نوشت: کارگران جهان، متحد شوید!
در آثار مارکس این ایده به طور ضمنی مطرح شده است که سرمایهداری نظامی بینالمللی است ولی تا قبل از انتشار کتاب مشهور لنین، به نام "امپریالیسم: بالاترین مرحلۀ سرمایهداری"، این ایدۀ مارکسیستی با قوت و صراحت یا به شکل کامل مطرح نشده بود.
لنین معتقد بود توسعۀ امپریالیستی خواست سرمایهداری داخلی برای حفظ سطح بالای "سود" از راه صادر کردن سرمایۀ اضافی را نشان میدهد، و این به نوبۀ خود، قدرتهای بزرگ سرمایهداری را به برخورد با یکدیگر کشاند و جنگ برآمده از آن (جنگ جهانی اول)، اساسا جنگی امپریالیستی است که برای کنترل و تصاحب مستعمرات در آفریقا، آسیا و جاهای دیگر درگرفته است.
اما مارکسیستهای جدید یا نئومارکسیستها، به محدودیتهای الگوی مارکسیسم-لنینیسم کلاسیک اذعان میکنند؛ از جمله به این که امپریالیسم حاکم بر اوایل سدۀ بیستم ثابت نکرد که "بالاترین" (یعنی آخرین) مرحلۀ سرمایهداری است؛ و آشکار شد این فرضیه که سیاست دولت صرفا بازتاب منافع سرمایهداران است، فرضیهای کوتهبینانه است.
در واقع تا آنجا که نئومارکسیستها "خودمختاری نسبی" دولت را میپذیرند، به این باور پلورالیستی نزدیک شدهاند که مجموعههای گوناگونی (درونملی، ملی و بینالمللی) بر صحنۀ جهانی تاثیر میگذارند.
اما ویژگی متمایز چشمانداز نئومارکسیستی این است که به رشد و توسعۀ "نظام سرمایهداری جهانی" توجه دارد؛ برخلاف مارکسیسم کلاسیک که بر "رقابت بین سرمایهداریهای ملی جداگانه" تاکید داشت.
در تحلیل نئومارکسیسم، ویژگی اصلی نظام سرمایهداری عبارت است از سازماندهی منافع طبقاتی بر پایهای بینالمللی در نتیجۀ پیدایش شرکتهای چندملیتی.
در این دیدگاه، این شرکتها نه تنها دولتهای دارای حاکمیت را از جایگاه بازیگران مسلط صحنۀ جهانی محروم کردهاند، بلکه خودشان نیز مانند دولتها و سازمانهای بینالمللی، در چارچوب الزامات ساختاریای عمل میکنند که متضمن منافع درازمدت سرمایهداری جهانی است.
به عقیدۀ نئومارکسیستها، ساختار جهانی تولید و مبادله بسیار منظم است؛ به این معنا که جهان را به ناحیههای "مرکز" و "پیرامون" تقسیم کرده است.
ناحیههای مرکز، مانند شمالِ پیشرفته، از نوآوریهای فناورانۀ سطوح بالا و پایدار سرمایهگذاری سود میبرند، در حالی که ناحیههای پیرامون، مانند جنوب کمتر توسعهیافته، نیروی کار ارزان تدارک میبینند و اغلب وابسته به فروش محصولاتاند.
اینگونه نابرابریهای جهانی، ساختارهایی را در خود منعکس میکنند که در سطح منطقهای و درون اقتصاد ملی ایجاد شدهاند. در حالی که ناحیههای منطقۀ مرکزی در در اقتصاد جهانی ادغام شدهاند، منطقههای پیرامونی در واقع در حاشیه باقی ماندهاند و اغلب به محل رشد ناسیونالیسم قومی تبدیل میشوند. از این رو، جهانی شدن اقتصادی با گسستگی ملی همراه است.
این نگاه مارکسیستهای جدید به سیاست بینالملل در واقع از دهۀ 1960 به این سو پدید آمد. مطابق این نگاه، مناطق پیرامونی همواره باید وابسته باقی بمانند. یعنی کشورهای جهان سوم هیچ گاه نمیتوانند به جمع کشورهای جهان اول بپیوندند.
آندره گوندر فرانک جزو کسانی بود که چنین نگرشی را ترویج میکرد. اما پس از ظهور موج سوم دموکراسی در جهان، از اواسط دهۀ 1970 تا اوایل دهۀ 1990 میلادی، معلوم شد که برخی از کشورهای جهان سوم میتوانند از این جهان به جهان اول بگریزند. یعنی از کشوری "در حال توسعه" به کشوری "توسعهیافته" تبدیل شوند.
بنابراین نئومارکسیسم را نیز باید دست کم واجد دو موج جهانی دانست. موج اول مبتنی بر آرای کسانی چو گوندر فرانک است که نور امیدی در انتهای تونل تکاپوی مناطق و جوامع پیرامونی نمیبینند، موج دوم نیز متعلق به نئومارکسیستهای پس از ظهور نئولیبرالیسم و جوامع توسعهیافته در مناطق پیرامونی است.
نمونۀ اعلای چنین جوامعی، کرۀ جنوبی است که از 1987 به این سو، حقیقتا توانست در اقتصاد جهانی ادغام شود و از کشوری "در حاشیه" به کشوری دموکراتیک و پیشرفته بدل شود که اقتصادش هم عمیقا مبتنی بر نظام سرمایهداری است.
در مجموع به نظر میرسد که نئومارکسیسم هنوز گرفتار میراث اصلی مارکسیسم، یعنی بدبینی به جهان سرمایهداری است؛ به این معنا بهروزی عمومی بشر در جهانی مبتنی بر نظام سرمایهداری را اساسا ناممکن میداند.
انتقادهای بیپایان نئومارکسیستها از سرمایهداری جهانی یا آنچه که نئولیبرالیسم میخوانندش، دقیقا ریشه در چنین نگرشی دارد. اما تحولات اخیر جهانی بویژه در منطقه خاورمیانه، یعنی رشد اقتصادی و پیشرفت قابل توجه کشورهایی نظیر عربستان و امارات و قطر نیز در آستانۀ تبدیل شدن به چالشی جدید برای نگاه نئومارکسیسم و کلا نگرش مارکسیستی به سیاست بینالملل است.
مطابق این نگرش کلان، بهروزی و پیشرفت برای کشورهای به اصطلاح عقبمانده، در ذیل نظام بینالمللی سرمایهداری ناممکن است؛ اما واقعیات مشهود اخیر، نه فقط در شرق آسیا بلکه در برخی کشورهای عربی خاورمیانه، نافی این مدعا به نظر میرسند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: سرمایهداری جمعی چیست؟ دولت سرمایهداری چیست؟